مسعود غفاری؛ حبیب رضازاده
چکیده
سیاستهای دولتی به دلیل تأثیر عمیقشان، واجد تبعات فراوانی هستند؛ مخصوصا اگر این سیاستها تغییر نهاد مالکیت را هدف قرار دهند. کشور ایران امروزه با بحران آبی مواجه است که علل و دلایل مختلفی دارد، از جمله افزایش جمعیت، کشاورزی سنتی، خشکسالیهای اخیر و ... اما میتوان به دلایل دیگری نیز برای بحران آب فعلی اشاره کرد که شاید در نگاه اول ...
بیشتر
سیاستهای دولتی به دلیل تأثیر عمیقشان، واجد تبعات فراوانی هستند؛ مخصوصا اگر این سیاستها تغییر نهاد مالکیت را هدف قرار دهند. کشور ایران امروزه با بحران آبی مواجه است که علل و دلایل مختلفی دارد، از جمله افزایش جمعیت، کشاورزی سنتی، خشکسالیهای اخیر و ... اما میتوان به دلایل دیگری نیز برای بحران آب فعلی اشاره کرد که شاید در نگاه اول بهاندازه علل و دلایل فوقالذکر آشکار نباشند؛ اما در طی تاریخ منجر به اتفاقات دیگری شدهاند و امروزه میتوان در بررسی بحران آب تأثیرات آنها را مشاهده کرد. یکی از علل بحران آب که ریشه در تصمیمات نهاد دولت دارد، سیاست دولت در خصوص تغییر حقوق مالکیت با انجام اصلاحات ارضی است. سؤال تحقیق این است که، نقش سیاست اصلاحات ارضی در بحران آب چیست و چگونه عمل کرده است؟ اصلاحات ارضی، سیاستی است که به باز توزیع زمینهای زراعی مرغوب و البته در حالت کلی به باز توزیع کلیه منابع کشاورزی از جمله منابع آبی میپردازد. برای بررسی چگونگی تأثیر سیاست دولتی اصلاحات ارضی بر بحران آب فعلی از چارچوب نظری نهادگرایی جدید و روش کتابخانهای بهره جستهایم. در پی تغییر نهاد قانون مالکیت در پی اصلاحات ارضی توسط دولت و تداوم آن بهنوعی دیگر در پس از انقلاب، زمینهای زراعی خُرد و پراکندهشدهاند. خُرد و پراکندگی زمینهای زراعی نیز منابع آبی را با مشکلات متعددی مواجه کرده است، درنتیجه آن، افزایش بهرهبردار خُرد و حلقههای چاه مجاز و غیرمجاز برای استخراج آبهای زیرزمینی و موجب تشدید و تعمیق بحران در منابع آبی شده است.
مسعود غفاری؛ فریبا ترجمان
چکیده
در زمینهی نقش دولت در توسعه دیدگاههای مطرح شده بهطور کلی به دو دسته قابل تقسیماند. کسانیکه برای دولت قائل به نقش حداقلی هستند و تاکید بر جامعه و نقش آن دارند و کسانیکه برای دولت نقش حداکثری قائل هستند و دولت را کارگزار اصلیِ توسعه میدانند. «پیتر اونز» در دسته دوم قرار میگیرد و مفهوم دولت ناکارآمد را در مقابل دولت کارآمد ...
بیشتر
در زمینهی نقش دولت در توسعه دیدگاههای مطرح شده بهطور کلی به دو دسته قابل تقسیماند. کسانیکه برای دولت قائل به نقش حداقلی هستند و تاکید بر جامعه و نقش آن دارند و کسانیکه برای دولت نقش حداکثری قائل هستند و دولت را کارگزار اصلیِ توسعه میدانند. «پیتر اونز» در دسته دوم قرار میگیرد و مفهوم دولت ناکارآمد را در مقابل دولت کارآمد معرفی میکند. از زمان شکلگیری دولتِ مدرن در ایران و توسعهی بوروکراسی شاهدِ ناکارآمدی آن بودهایم؛ تداوم این مسئله به ناکارمدی دولت، خروج نیروهای متخصص از کشور و تعمیق توسعه نیافتگی کشور انجامیده است. پژوهشِ حاضر تلاش دارد تا رابطهی بوروکراسی ناکارآمد و خروج نیروهای متخصص از ایران در دولت نهم و دهم در قالب این فرضیه که ناکارآمدی بوروکراتیک در ایران از عوامل تاثیرگذار بر خروج نیروهای متخصص است؛ مورد بررسی قرار دهد. در این راستا تاکید بر بوروکراسی کارآمد و انطباق آن با بوروکراسی وبری سبب میشود تا در کنار نظریهی اونز، نظریهی بوروکراسی وبر نیز بهکار گرفته شود. در نهایت بررسی عناصر کلیدی بوروکراسی مبتنی بر اقتدار عقلانی- قانونی در ترکیب با ویژگیهای دولتهای کارآمد و ناکارآمد و نظریهی جاذبه و دافعه میتواند معیار مناسبی باشد، تا نشان دهد چگونه دولت میتواند با کاستن از نقشهای خود و جذب نیروهای متخصص و توانمند، خود را از جرگهی دولت ناکارآمد خارج و به دولت کارآمد نزدیک و به این شیوه زمینه را برای کاهش روندِ خروج نیروهای متخصص از کشور و در نهایت تحقق توسعه فراهم آورد.